سه شنبه گذشته مامان و بابا و خواهرم اومدن پیشم بلاخره بعد مدتها اصرارهرچند استرس کرونا داشتن ولی خب واقعا دیگه لازم داشتیم به یه هوا خوری.جایی که نرفتیم فقط یه روزعصر با ماشین رفتیم پارک و پیاده روی و برگشتیمیه شبم دخترخاله و خاله رو دعوت کردم که بعدش پشیمون شدم از استرس کرونا ولی دیگه توکل کردیم به خداایشالا که هیچکس مریض نشه. با شدت گرفتن کرونا بازم آمار کشته شده ها داره میره بالا و همه ش دعا میکنم که ایشالا کسی از عزیزانم مبتلا کرونا ,استرس ,استرس کرونا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ لایک تجهیزات و لوازم آزمایشگاهی بیا برا خرید آزمون علمی مد یورو تراک 2 تفریحی سرگرمی سلامت کپلی در فکر روستا آرمن طرح و نما آپشن خودرو | گندم کار